سلام دوستان يه سوال داشتم رابطه همسر شماها با خانوادتون چطور؟ همسر من آدم محترمي هست و اصلاً اهل بي احترامي كردن نيست، كلاً خيلي احترام ميذاره براي خونوادم، ما از خانوادم فاصله داريم هيچ وقت خودجوش زنگ نميزنه خبرشونو بگيره، مامان و بابام هم دوسش دارن ولي نميدونم چرا اين كشش بعد از ٥ ايجاد نشده كه خودجوش زنگ بزنه خبر بگيره، مثلاً پيشنهاد ميده باهاشون بيرون بريم يا كمك مالي من بكنم كاري نداره، ممكنه خودشم كمك كنه، ميترسم خونوادم انتظار داشته باشن، من دوست دارم خودش در مورد خونوادم پيشنهاد كاري رو بده نه اينكه من ازش بخوام، انتظارم زياده؟، راستي يه با جناق خودشيرين هم داره كه فقط زبونه تو عمل نيست، به همسرم ميگم تو هم يكم سياست داشته باش ميگه براي من مهم نيست من خودم هستم فيلم بازي نميكنم، من حساسم يا شما هم اينطوري هستين؟انتظارم زياده؟
من چنین انتظارای ندارم از همسرم.کلا خانواده ها رو خیلی وارد زندگی دوتاییمون نمیکنیم
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چون صمیمیت همین طوری پیش نمیاد باید احساس نیاز کنه
اکثر زنان شرقی وظایف مادری یا همسر بودن رو هدفی همیشگی میدونن. به خاطر همین وقتی فرزند دیگه نیازی به مادر نداره و مستقل میشه یا با کم توجهی و درگیری همسر، شدیدا احساس پوچی میکنن. به این خاطر آمار افسردگی زنان در شرق خیلی بالاست. برای داشتن زندگی شاد و موفق، باید با پیشرفت در هدف های شخصی به عزت نفس خود احترام گذاشت.
همسر منم همينطوره. يه رابطه ى محترمانه ى متقابل. اما براى هر مناسبت بايد بهش بگم كه زنگ بزنه و تبريك بگه. خودش باشه، نميكنه
هم خانواده ام هوامونو دارن، هم همسرم هميشه بهترين هديه هارو پيشنهاد ميده بخرم براشون. خونه ى بابامم ميريم ٣،٤ شب ميمونيم در هفته. اما اگه ٣ هفته ام نريم، حالى ازشون نميپرسه