دایی ام و زن دایی ام اونقدر زندگی عاشقانه ای داشتن که تو نو جوونی تنها ارزوم یه زندگی مثل اونا بود نه تنها من بلکه همه فامیل بهشون لقب لیلی و مجنون داده بودن   حالا امروز از هم جدا شدن یعنی یجوری رفتم تو شوک که نگید اگه دونفر که اینقدر عاشقانه همو میپرستیدن به اینجا رسیدن دیگه به هیچ عشقی اعتمادی نیست 
دایی ام از بس زنشو دوست داشت فقط نفسم صداش میزد  تمام کارت بانکی و دار و ندارش دستش بود همه جا با هم میرفتن به جون هم قسم میخوردن  همش کنار هم بودن ۲۰ سال تمام بهم عشق ورزیدن و تهش رسید به اینجا
به زن دایی ام میگفتم بچه عزیزترین کس ادمه میگفت واسه من شوهرم اولینه ولی حالا 😢😢😢
خدا واسه هیچکی نخواد دوتا دختر هم دارن