اولین و اخرین باری بود که عاشق شدم و عشق بچگانه ای بود و یک طرفه که طرف تا اخر عمرش نفهمید من عاشقشم...
شنیدم هنوز ازدواج نکرد پلیس شده
دوتا دختر داره
بقول خودش بدبخت شد...
عشق اولم ک توی پیش دبستانی بودم و ۶ سالم بود , از یه همکلاسیم که خیلی خوشکل بود خوشم میومد دلم میخواست باهاش ازدواج کنم. اون فقط یه عکس ازش دیدم همچنان خوشکل بود ولی بنظرم قرتی شده. 😂
بعدشم دیگه یه سری هم پنجم دبستان عاشق یه پسر و داداشش شدم از دور نگاهشون میکردم. یکی از داداشا دختر باز و لاشی شدید شد شایدم معتادم باشه حتی. یکی از داداشا خیلی وقته فرانسه زندگی میکنه.
بعدم سال دو دانشگاه با یه پسر دوست شدم و اون موقع بنظرم عاشق هم شده بودیم , ارشد بود , رفت المان واسه تحصیل و ماندگار شد.
و هزاران عشق بی فرجام دیگر .... 😂😂😂😂😂😂
عشق اولم که پسر عموم بود زن داره بچه هم داره چقدم خوشحالم که بهم نرسیدیم عشق دومم که هنوز مجرده گاهی یاد آخرین باری که بهم زنگ زد میفتم بهش گفتم ازدواج کردم گفت خوشبحالش که فرشته ای مثل شما رو گرفته بعد میگم خاکتوسرت پس چرا نیومدی بگیری این فرشته رو خخخخخخخ
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
