دختر عمم چهارتا پسر داره
هميشه خدا در خونشون قفل بود، كليدشو مينداخت گردنش
بچه هاش بس شيطون بودن! تو خونه فقط نگهشون ميداشت
بابام هميشه بهش سر ميزد، از همون پنجره صحبت ميكرد، ميترسيد در باز كنه
الان بزرگ شدن، اقا شدن
تو ب دوتابچه خودت ک پنج سال فاصله سنی دارن میگی شلوغکار ...من چی بم .سکوت میکنم دیگه 😂😂
من هم دوتا پسر 8 و 7 ساله دارم و بیشتر وقتها خونه ایم وقتی هم میریم بیرون خیلی زیاااااااااد حرص میخورم چون اصلاااااءااا حرف گوش نمیدن. مثلا توی راه توی ماشین وصیتامو میکنم و میگن چشم ولی وقتی وارد خونه طرف میشن انگار نه انگار. یعنی صددرصد پشیمونم میکنن که اومدم بیرون. یا حتی میریم بازار چنان شیطونی میکنن اصلا صدامو هم نمیشنون چنان سرشون توبازی و نقششون فرو میرن که انگار نه انگار. والله منم بچه های همسنشونو که میبینم چقدر متین کنار مادرشون میشینن یا راه میرن حسرت میخورم که چرا اینا اینطور شدن
