سلام خانوما. من پنج ماهه ازدواج کردم. تو این مدت هر موقع به بچه دار شدن فکر می کنم اصلا حالم بد میشه.
از بارداری و زایمان می ترسم
از درد عمل هم می ترسم
از پرترک شدن شکم و جای بخیه می ترسم
از این که قیافم عوض بشه می ترسم
از اینکه چاق بشم میترسم
از اینکه رابطه م با شوهرم سرد بشه میترسم
اصلا از همممه چیش😭
شوهرمم عاشق بچه س. هر وقت ازش حرف می زنه به زور گریه م می گیره.
تو رو خدا بیاین دلداری بدین و بگین این اتفاقا نمیفته 🤣🤣🤣🤣
دقییییقااااااا یکسال پیش منی
منم همین مشکلو دارم ولی دیگه باید تجربش کرد و تقریبا تو اقدامم
خب دلیل اینهمه ترس چیه؟اینهمه ادم مادرمیشن و راحت زایمان میکنن و بازم بچه دارمیشن
حق داری، من حامله ا م و به ترسیدنم ادامه میدم😬
کم کم خودت جای خالیشو حس میکنی منم اوایل ازدواجم نفرت داشتم بعد سه سال واسه لباس بچه ذوق میکردم سال چهارم ازدواجمم حامله شدم البته من از هیچی نمیترسیدم از بچه خوشم نمیومد
اون خنده اخرش چي بود😂
داشتنش میاَرزه به همه اینا
همش سر ادم میاد عزیزم.از اینم بترس که شبا تا صبح بیداری دیگع.هر روز ی چیز جدید استرس میده بهت
اینایی که گفتی اصلا ترس نداره که
من از یه جایی به بعد دیگ واسم مهم نبود...
الان نه به درد زایمان فکر میکنم نه ترک نه چاق شدن...
فکر میکنم یه تکامل فکریه که خود به خود بهش میرسی!
چون من اون اوایل هر کی بهم میگفت اصلا به خرجم نمی فت دقیقا عین شما بودم
با واقعیت کنار بیاا ..همه اون چیزا که گفتی پیش میاد و هست ...منم اصلا دوست ندارم بچه دار بشم ..شوهرمم مشکل خودشه 😂😂😂
