من قيافه نسبتا خوبي دارم قبلا اوايل ازدواج خيلي خيلي خوب بود يعني اجزاي صورتم خوبه اما الان حالم از خودم بهم ميخوره
بعد زايمان چاق شدم
سينه هاي افتاده شكم بزرگ
و كلاااا حس ميكنم جز اينا هيچ خوبي اي ندارم
مهربون نيستم عصبي ام به بچه م شير خشك ميدم
باها بازي نميكنم طوري كه عاشق همه هست به جز من
يعني فقط دوست داره بغل شوهرم باشه يا ديگران اما ميخاد بياد بعل من گريه ميكنه
مامانم ميگه مگه تو به اين شير دادي كه بفهمه مادرشي
هرچي فكر ميكنم ميبينم يه خصلت خوب ندارم
٢٢سالمه
حسودم غيبت ميكنم نماز نميخونم شلخته م به خودم نميرسم بچه م دوسم نداره شوهرم اونقد كه ميخام دوسم نداره كه حقم داره !!!! توي جمع نميتونم خوب صحبت كنم
و..... هربدي اي
هيچ چيز خوبي ندارم
حالم از خودم بهم ميخوره
نميدونم چيكار كنم و از كجا شروع كنم
چجوري خوب باشم كه حداقل وقتي فكر ميكنم ٢تا ويژگي خوب بتونم از خودم بگم😞