من نزدیک ده ساله ازدواج کردم و دو تا بچه دارم. .... این اواخر دیگه نمیتونم باهاش ادامه بدم. ... خیلی رفیقبازه و پولاشو در راه رفیقاش خرج میکنه و من و بچه هامم که بی پول می مونیم و برنج و خرج خونم رو بیشترش رو مادرم میده. .... بسیار دهن بین و بی ادب و بی اعتقاده. .... الان هم یه دوستی داره که براش پس انداز میکنه و به من میگه ندارم. .... و این دوستش خیلی توی گوشش میخونه و شوهرمو خیلی خیلی بد کرده. ..... خلاصه که خیلی موارد دیکه هست که طلاقم رو حتمی کرده. .... ولی دخترم هفت سالشه. .... یکیشم پنج ساله. ..... چیکار کنم که دست باباشون نیفته. .... البته خانواده شوهرم هم شوهرمو عاق کردن بخاطر رفتارهای زشتش ولی پای طلاق که بیاد وسط میان پشتش. .... لطفا راهنمایی کنید. ... و خواهشا توهین نشه. ...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شکایت نفقه ازش کن، دادگاه مجبورش میکنه.واسه طلاق بزار بعد نه ساله شدن دخترا
آخه میدونی دیگه صبرم لبریز شده نمیتونم تا نه سالگیشون صبر کنم. ...... یه بار کارمون به طلاق و دادگاه و وکیل کشیده شده چهارپنج ماه خونه بابام بودم. ... سه سال پیش..... ولی باز آدم نشده. ...