من ۵ماهه با خانواده شوهرم قطع رابطه کردم یکی از برادرشوهرم از من بدش میاد خیلی ام اختلاف مینداخت شوهرمم خیلی بچه ننس هر دوسه روز یبار مادرشوهرم زنگ میزنه شوهرم میگه بچه رو بردار بیا اینجاشام دیشبم رفته بوده خونه همون برادرشوهر زنگ زدشوهرم که بچرو بردار بیا اینجامن بشدت سره اون دعواکردم منو زدو بچه رو برداشت برد بنظرتون اس بدم خواهرشوهرم بگم به مادرتون بگین دست ازسره شوهرمو بچم برداره شماجای من بودین چیکار میکردین؟
بگی لج نمیکنن؟
تورو حدا واسه مامان بزرگم ی فاتحه بخونین
همین الان فوت کردن
خاهش میکنم بخونین
اونم ميگه چشم
نه اصلاااا اسمس نده
شوهر شما خودش مشکله مادرش فقط دعوتش میکنه اگه اینو بگی اول جنجاله
من بودم خودمم با بچه میرفتم !ولی اونجا سرسنگین رفتار میکردم!
نمی تونی به ی مادر بگی با پسرت کار نداشته باش یا بالعکس.
از راههای دیگه استفاده کن
بنظرم تقصیر توعه اگه تو خوشت نمیاد ازونا دلیل نمیشه بچه و نوشو ازش بگیری
شوهره تو بچه ی اون هست. مگه تو میتونی دست از بچت برداری که اون دست از بچش برداره؟
چیزی نگو بزار برن همو ببینن
چرا به خودش نمیگی
بجای اینکه بوسیله خواهرشوهرت پیغام بفرستی ب خودش بگو
بچه ت چند سالشه؟
اگه میتونی سرشو با کاری ک دوست داره گرم کن ک خودش ب باباش بگه نمیام
بزرگتر بشه بچه ت راحت میشی
کاملا درکت میکنم چون شرایط شما رو تقریبا دارم
به شوهرت بگو همه دارن زندگیشون میكنن هیچ هم پس فردا چیزیت شه یادت نمیكنه چندتا هم مثال از گذشته بزن بعد بگو اون وقت داری عید و زندگی زهر میكنی كه چی
فكر كردی به كجا میرسی اینجوری
فک کردی خواهرشوهرت مامانشوول میکنه میگ حق باتوءه هرگزاس ام اس نده
شوهرت عاقل نیس بنظرم وگرنه مادرش نمیتونه جولان بده
روشوهرت کارکن حالابهرراهی دعواک جواب نمیده اصلا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
