اینکه خوبه من عقد ک کرده بودم یکروز دیدم مادرشوهرم دوتا النگو بزرگ اورد دستم کرد اینقدر خوشحال بودم یهو گفت حالا اینارو بپوش تا گیرمون بیاد طلاشم میخریم برات .یعنی حاااالم بد شد زنیکه خودش ۷۰ سالش بود دوتا دستش پر طلا بعد برامن ۲۰ ساله رفته بود النگو بدل خریده بود بعدشم هیچوقت هیچی برام نگرفتن همون حلقمم رفت فروخت بنظرم ب هیچ وجه قبول نکن و بگو اگر توی دستم هیچی نباشه خیلی سنگیترم تا اینکه بدلو نقره داشته باشم