این چ شوهریه خدا نصیبم کرده مگه زندگی فقط خوابیدنه من که هیچی از همسرم ندیدم این دوساله که زندگیمونو شروع کردیم مامانم یه خرجی رو هر ماه به حسابم میریزه شوهرم بیکاره من کارتمو دادم بهش تا هر چی بخوام برام بخره ولی بیش از حد لوس شده من تازه وارد چهار ماهگی شدم دوماهه خونه مامانم موندم دفعه هایی ک میومد دیدنم اصلا به دروغم ک شده جلو روی خونوادم چیزی دستش نمیاره روزی که برگشتم خونه پدرشوهرم (ما خونشون زندگی میکنیم ) مامانم برام همه چی گذاشت از آجیل بگیرین تا میوه و بسکویت و کمپوت و چیپس و چیزای مقوی دوتا کارتون وسایلم شد الان نگاه کردم هیچی نذاشته همشونو خورده کوفتش بشه الهی
من پول داشتم جمع میکردم وقتی رفتیم پیش دکترم ۳۰۰ تومن برداشته نذاشتشون سرجاشون انگار نه انگار تا حالا نشده بهم بگه چیزی میل داری برات بگیرم حتی میوه هم نمیاره برام بخورم خیییلی خسته شدم دلم میخواد طلاق بگیرم و از دست این بچه راحت شم و زندگی راحتی داشته باشم