من یه ساعت پیش باشوهرم رفتیم که ثبت نام کنم واسه کنکور خیلی اصرارکرد که بیا بریم یه سرخونمون گفتم حوصله ندارم بعد رفتم ثبت نام کردم گفت بزیم سمت خونه لباس بردارم بعد که رفتیم گفت پیاده شو بریم توخونمون
خب
خوب ؟؟؟
خب🙄
گفتم من که گفتم حوصله ندارم مانتومم مناسب نیست فردا شب میریم یهو دیدم گاز ماشینو گرفت صداشو برد بالاکه تقصیرمنه از بس لی لی به لالات گذاشتم فلان شدی و این حرفا اولین باربود اینجوری کرد الانم اوردم خونمون پیادم کرد رفت خونشون
از اونجاییم که خانوادش خوبن همش یه دلم میگه یعنی اونا پرش کردن باز میگم نه اونا خوبن اخه اولین باربود
بهش گفتم رفتی دیگه پیشم نیا گفت بخاطراین حرفتم شده میرم نمیام اخه هرشب پیش همیم بنظرتون زنگش بزنم یانه؟؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
