داشتم جلو در ورودی داخل محوطه مقنعمو درست میکردم یعنی دراوردم موهامو بستم دوباره سرم کردم😐 بعد درمون ازین شیشه های رفلکس بود اصلا نتونستم ببینم ک استادمون دقیقا اون پشته از اول تا اخرشو زل زده بود یهو که وارد شدم چشم تو چشم شدیم باهم😐
من هیچ 😐 من خجالت😐
ازون به بعدم همش منو ک میدید با یه لبخند ملیح زل میزد تو صورتم خیلی شرایط بدی بود😐