خانواده شوهر شهرستانن و تو عید باید رفت و دیگ نمیشه نرم قبلا هروقت میخواست بره. نمی رفتم و خودش میرفت منم راضی بودم والا . پارسال عید هم نرفتم چون شوهرم مرخصی نداشت.مشکلم بیشتر بچمه اونا حونشون حیاط داره و بچه منم ب شدت شلوغ میدونم اونجا خودشو تو حیاط و باغچه و اب بازی غرق میکنه منم هلاک میکنه و مثل خودم هست شب جاش عوض بشه اصلا نمیخوابه حالا نمیدونم ب شوهرم الان بگم نمیام یا شب عیدو خراب نکنم حالا دوم سوم بهش بگم.نخوام برم ک نمیتونه مجبورم کنه نهایتا قهر میکنه .البته من پارسالم گفتم میگم بیان ک نیومدن ناسالم گفتم اونا بیان دعوت کنم ک نه نمیارن گفت نه نمیان اونا.بریم حوصله ندارم هی بگن بهم شوهرم میگفت.چه کنم..چیه این عید از عید متنفرم