من الان با شوهرم دعوام شده درحدی که دارم به جدایی فکرمیکنم و دلم آشوبه... هرچی به این فکر کردم بیام تو نی نی سایت نتونستم بسکه ذهنم درگیره.... این فکر باعث شد بیام تاپیک بزنم شماها چطور تو اینجور موقعیتا سریع میایید تاپیک میزنید اصلا نمیفهمم😣😣😖
همین الان دعوامو با شوهرم نوشتن وسطاش پشیمون شدم پاکش کردم... چون بنظرم فایده نداره اینجوری.... دخترم تازه یکسالش شده.... ناهارو از شوهرم جدا خوردم، اخرهفته قراره با دوستامون بریم مسافرت ولی میخام ب شوهرم بگم کنسل کنه....
امروز وسط دعوا گفت یه دفعه دست روت بلند میکنماااا سیاه و کبودشی، منم گفتم بیا بزن منتظر همچین روزی ام که بعدش ازت طلاق بگیرم.
بخدا خسته شدم ازاین زندگی پر از حرص و جوش. دارم به این فکرمیکنم که بچمو بزرگ کنم مثلا تا ۷ سالگی بعدش از شوهرم طلاق بگیرم.... اصلا همین الان بره زن صیغه کنه ناراحت نمیشم چون دیگ دلم نمیخاد باهاش رابطه جنسی داشته باشم...
بنظرتون بهش بگم اینارو؟؟
ای خدااا هیچوقت چشم نداشتم زنی رو کنار همسرم ببینم الان چطور انقدر راحت ب این نتایج رسیدم😭😭