یاد خودم افتادم
بچه ها همکلاسی دانشگاهم از یه پسری خوشش اومد
بهم گفت و منم خواستم فداکاری کنم
واسه پسره تو کاغذ نوشتم و دادم دستش و سریع رفتم
نگو پسره منو میخواسته از قبل اینکه من پا پیش بذارم
خیلی اصرار کرد بهم خیلی
الآن همسرمه و دوتا بچه دارم
من بخاطر دوستم خیلی بی اعتنایی کردم بهش
همکلاسیام درموردم فکر بد کردن
من از دوستم خیلی معذرت خووهی کردم
گفت بخشیدمت
ولی ته دلم همیشه حس گناه دارم.
استارتر شما فک کنم کارت از من بدتر بوده.
حالا معذرت خواهی کن فوقش نمیبخشه عذاب وجدانت کم مسشه حداقل