من دوازده ساله ازدواج کردم سه سال عقد بودم تو عقد هیچ مشکلی نداشتیم همه چی گل و بلبل بود اما وقتی رفتیم خونه خودمون شوهرم یه آدم دیگه شد میداشت بریم بیرون میگفت فقط هفته ای یه بار برو خونه مامانت اونم قبل از غروب آفتاب خونه باش. سر این موضوع خیلی بحث کردیم الان خوب شده واسه رفت و آمدم. اما....
کم شنوا هستم و از سمعک استفاده می کنم .وقتی با کسی حرف میزنم طرف مقابل به جای اینکه به من نگاه کنه به گوشم نگاه میکنه و همین امر باعث شده دیگه نخوام با کسی ارتباط برقرار کنم.خواستم بگم لطفاً مراقب نگاه هایتان باشید.کم شنوایان و ناشنوایان خجالت میکشند.