۲۲سالمه ازوقتی یادم میاد همش تنهابودم والانم ازهمیشه تنهاترم سه سال وچن ماهه که مثلا عقدم شوهرم که ۱۰ماهه منو گذاشته ورفته جوری که اصلا انگار نبوده مهریمو گذاشتم اجرا ولی بازم هیچ به هیچ اصلا نیومد دادگاه..منه احمق به خاطر اینکه تنها نشم باهمه چیش ساختم ولی منو بلاتکیلف گذاشت ورفت آبرومو برد ولی اون مطمئنم حالش خیلی خوبه.ولی منو هیچی آرومم نمیکنه یه افسرده و بدبختم واقعااین حق من نبود کفرنمیگم ولی خدا کجاست؟منی که هرثانیه به یادش بودم😔باختم بد باختم شدم یه عقده ای که حتی به عکس پروفایل عاشقانه ی بقیه حسودیم میشه...