توروخدا بياييد

بخاطر دیگران نمون تو زندگی بد.تو باید تو اون شرایط زندگی کنی نه اونا

ولی بنظرم طلاق راهش نیست اول مهریتو بزار اجرا شاید بده زندان لازم نشه طلاق بگیری شاید هم برا ترسوندنت بگه طلاقت میدم اینطوری خوش به حالت میشع ولی درخواست طلاق بدی باید حالا حالا ها بدوی

خیلی سخته ولی بهش بگو...مردی که رو زنش دست بلند،کنه ارزش زندگی کردن نداره

فعلا برو سر به سرش نزار هرچی میگه کوتاه بیا یا بی اعتناییش کن تا ببینی تکلیف خاهرت چی میشه یکم ب خانوادت فک کن

چاره ای نداری جز اینکه اون رو عاشق خودت کنی و کاری کنی انقدر دوست داشته باشه که دیکه دست روت بلند نکنه.به خاطر زندگی خودت هم شده تو بعضی مسائل کوتاه بیا.

وقتی عصبانی شد نذار جوش بیاره برو‌بغلش کن ببوسش بگو عزیزم چیزی نشده که بیا اب بخور حالا بعدا میحرفیم یه طوری رفتار کن انگار کشته مردشی اونم کم کم میبینه عاشقشی دلش نرم میشه.

فقط و فقط نقش بازی کن روزای اول به مرور خودت هم عاشقش خواهی شد طلاق اصلا راه درستی نیست

الان این شد دلیل؟

خب درستش کن

علت دعوا ها رو پیدا کن 

اختلافاتون سر چیه معمولا؟ 

ببین شوهر منم تازه عروس بودم دست روم بلند کرد اما قهر نرفتم شهر غریبم بود یه راست رفتم دادگستری به عموهای شوهرم(بزرگترشن)زنگ زدم گفتم رفتم دادگاه شکایت مهریه و دیه برای صورتم...باورت نمیشه روزی ک من رفتم دادگاه شوهزم دا شت تعقیبم میکرد بعدش شبش اومد خونه درو براش باز نکردم با عموهاش اومد به غلط کردن افتاده بود .گبعد از اون منم بخشید پرونده دادگاهمم بستم..شوهرمم بهتر شد دست روم بلند نمیکنه منم تو موقعیتی ک اعصابش خورده سر ب سرش نمیزارم

میگم اول خوب فکر کن ، بعد اگه تصمیمت قطعی بود بگو، ولی اگه به خاطر فدتکاری برگشتی سر زندگیت و باز کتک خوردی، مطمئن باش وقتی مادرت بفهمه اصلا به خاطر این مخفی کاری ازت تشکر نمیکنه. اگه به خاطر ناز و ادا اومدی که شوهرت بیاد نازتو بکشه اون یه حرف دیگه است

طلاقتو بگیر عزیزم ولی نه الان چندوقت تحملش کن ببین اوضاع خونتون چی میشه یا اصلا اونو از خونه بنداز بیرون بگو برو شکایت کن و شکایتم کنه حرفش جایی نمیرسه 

استارتر شوهر تو از شوهر من بدتر نیست که..برو خونه خودت اگه کبودت کرده برو شکایت کن به خانوادتم نگو گناه دارن.برو شکایت کن بترسونش