2777
2789
عنوان

بیاین از سوتی های خودتون و شوهرتون تو خواب بگین 😂

| مشاهده متن کامل بحث + 64738 بازدید | 85 پست

من وقتی بچه بودم تو خواب پامیشدم راه میرفتم یه بار که خونه بابابزرگمینا بودیم من بعدازظهر خوابیده بودم یهو تو خواب بلند میشم دست میزنم به گلهای فرش انگار که دارم میچینمشون بعد مامانم دستمو میگیره میگه بگیر بخواب داری چیکار میکنی منم میگم عه ولم کنم دارم گل میچینم بعدم همه دور تا دورم جمع میشن و میخندن🤣🤣🤣

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من وقتی بچه بودم تو خواب پامیشدم راه میرفتم یه بار که خونه بابابزرگمینا بودیم من بعدازظهر خوابیده بو ...

گل 😂

خدایا شکرت که همیشه بهترینارو قسمت بنده هات میکنی♥
چند سالت بود؟  چرا بابات خجالت کشید؟

اخه لخت لخت بودم پتوم کنار زده بودم‌۱۶ سالم بود

😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین  پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛  لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !
واقعا لخت شدی؟!    

اره

😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین  پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛  لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !
بابا شماها تو خواب هم اماده کارین.خسته نباشی دلاور😃😃

😑😑😑

😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین  پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛  لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !

یه بارم تو خواب راه رفته بودم به این صورت که پاشده بودم دور تا دور خونه پدربزرگمینا رو یه دور چرخیده بودم و یه دور زده بودم بعدش اومده بودم بالاسر مامانم بیدارش کرده بودم بهش گفته بودم مامان شیش هشت تا چند تا میشه؟؟

مامانمم گرفته بوده به زور منو خوابونده بوده و برای اینکه دوباره پانشم راه برم با یه روسری پاهای منو به پاهای خودش گره زده بوده😁😁

یه بارم تو خواب راه رفته بودم به این صورت که پاشده بودم دور تا دور خونه پدربزرگمینا رو یه دور چرخیده ...

تو دیگه خیلی وخیم تر ازمنه اوضاعت 😂

خدایا شکرت که همیشه بهترینارو قسمت بنده هات میکنی♥

واسه من تاحالا ازاین اتفاقا نیوفتاده اصلا یجوریم با کوچیک ترین صدا بیدار میشم. فقط واسم اتفاق افتاده تو خاب بخندم یا گریه کنم.  ولی دم همتون گرم خیلی خندیدم از بس خندیدم شوهرم جاشو ازم جداکرد والان اومدم پیشش  وااای ترکیدم از خنده😂😂😂😂مخصوصا  اونی ک یکی توخاب میاد تو اتاق جیش کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  5 ساعت پیش
توسط   مادرزنم  |  3 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  17 ساعت پیش