بعد من نميدونم چرا سينم سنگين شد و نميتونستم نفس بكشم خيلي بد بود خيلي هي ميگفتم دارم ميميرم ميگفتن همونقد ك نفس ميكشي بسته😂بعد دكترم گف اكسيژن وصل كنيد بهتر شدم بعد چن ديقه صداي گريه بچم اومد اوردنش ديدم واي خدايا چشماش باز بود منم گريه كردم اشكم رفت تو گوشم😂🤦🏼♀️گفتم گوشم ميخاره دستامم بسته بود اصن ي وضعي بعد دكترم اومد با ي دسمال گوشم و تميز كرد ك سوراخ كرد گوشمو