شوهرم خیلی صبوره خیلی ولی داذ میزنم مثلا الان میره بیرون یه سر میره تا خونه مامانش زنگ میزنم میگم کجایی میگه خونه مامانم هستم میگم چرا بهمن نگفتی رفتی میاد کلی میگه غلط کردم اخه ما همسایه ایم البته بگم بدم نمیاد بره همیشه اونجاس ولی دلم میخواد بگه بهم امشب شوهرم بهم گفت مادرم تو حیاط صداتو شنیده بوود گفته بود تو ساکت بودی زنت صداش بلند کرده بود... بعد گفت خیلی دوست دارم ولی تروخدا یواش دعوا کنیم... من دیوونم بخدا خیلی زود عصبانی میشم میگم برم یه چیز بشکنم البته وقتی حرصیم وایمیسه کتکش بزنم.. در کل دست بزنم دارم یه کم به من بد بگین