نه ميخواستم تولدخودمووبچم تواين ماه بوددعوتش كردم همچين بي احترامي كردبعدخودمادرمادرشوهرانقدبه من بي احترامي كرددوره ي عقدم ميخواست منوبزنه بهم گفت عقده ي هم خوابي دارم بهم گفت پرروبي شرف بي حيا و....بعدميگم خب منم بي احترامي ديدم بعدميگه مامانم چيزي تودلش ننيست نگواينطوري خوبه منم بگوازقيافه ي مادرش حالم بدميشه
Migofti lotfan harfe mamanamo nazanin choon man kheyli roo mamanam hasasam,javanesho chand bar bedi yad migire harfe bi khod nazane
اره مسخرس!!!
یچیزی گفته حالا شاید عصبی بوده شایدم واقعااا مادرت واسشون مشکل درست کرده
از طرفیم وقتی میبینی وابسته ای از ی گوش بشنو از اون یکی در کن گرچه سخته ولی مجبوری بعدم کم کم مستقل شین
از طدفیم اینجا مشکلتو بگی اونم اینجور مشکلی معجزه میشه؟
تو کلینیک بپرس شاید راهی داشتن واسه مشکلت
من به خونه ي اون كاري ندارم خودمم خوشم نميادبرم بااين حرفاوبي احترامياش ولي اينكه تولددعوت كردمووگفت نه سانسي باشه اين حرفه بعدش خانوم محترم وقتي بيان خانواده ي شوهرعقدوبله برونتوبهم بزنن سنگ بندازن پول ندن براي عروسي پس حرف نزنيدلطفا
خيلي دوست دارم تواينجاكه نظراتشونوبخونم حداقل دلخوشي هاشونولازم نيست به من پيام بدين
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
