خیلی مفصله
ماه رمضون شد تشکیل نطفم متقارن شد با شروع ماه مبارک ..
نمیدونستم باردارم اصلا، فکر کردم چند روز عقب انداختم چون اصلا اقدام نداشتم .. شاید اون ماه باور کن یه بار اون هم اقدام نبود
بخاطر همین بی بی نزاشتم.. قصد داشتم سه چهار روز اول ماه رمضان رو روزه بگیرم (اردیبهشت همین امسال)
دیدم روزه که میگیرم خیلی حالم بد میشه تشششنه میشم سرم گیج میره اصلا یه وضعی
نمیدونستم باردارم دیدم سینه هام درد میکنه وحشتناک گفتم خدای نکرده شاید بیماری گرفتم!
یا میگفتم خودم لاغرم شاید بدنم نمیکشه که روزه بگیرم
خلاصه من تدریس میکنم صبح قبل از اینکه برم یه بی بی گذاشتم بیست ثانیه گذشت (اولین بار بود میگذاشتم) دیدیم دو خط نشد انداختم سطل اشغال دیرم شده بود رفتم کلاس
تااااا شب ، شبم که همسرم اومد دنبالمو رفتیم بیرون افطاری خوردیم خرید برای خونه کردیم ۱۱ شب اومدیم خونه ولی من همچنان دلم و سینم درد میکرد اینترنت سرچ کردم چیزای وحشتناکی نوشته بود
رفتم دستشویی اومدم دستمالو بندازم دور دیدم بی بی چک هنوز اون رو هست و دو خط پررنگ شده..
خوشحال شدم ولی از طرفی بخاطر نخوردن اب و غذا نطفم ضعیف شده بود😔
سه هفته بعد شروع کردم لکه بینی دکترم میگفت نمیفته ولی افتاد ..
جاش لق بود از اول
دکترم خیلی ناراحت شد وقتی براش همینا یی که به شما گفتم رو شنید
داغووووون و افسرده سدم اصلا باور نکردنی.. همش گریه ..
دکتر گفت دو سه ماه بعد اقدام کن
دو ماه بعد اقدام نداشتم فقط نزدیکی کوچیک داشتم خداروشکر باردار شدم انقدر خوشحال شدم.. خداروشکر کردم