بابای من بلک افغان و تام فورد میزنه من خیلی دوست دارم
درحادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبه رو می شویم! "اولحسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شودتا آخر میایستدخودش و فرزندانش شهید میشوندهزینه انتخابش را میدهدو به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهداز آب میگذرد، از آبرو نه" دوم : یزیدهمه را تسلیم میخواهد مخالف را تحمل نمیکندسرِ حرفش میایستد نوه پیغمبر را سر میبرد بیآبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که میخواهد برسد"سوم:عمرسعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است هم خدا را میخواهد هم خرماهم دنیا را میخواهد هم آخرت هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید راهم اماراتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم رانه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامیهم آب میخواهد هم آبرودستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی استکه به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد، نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هستمن بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم
خانما منم میخواستم بلک افغان و بخرم اما یه خانمی میگفت شوهرش داشته و موقع استفاده حالت گیجی بهشون دست میداده پرس و جو که کرده بودن ظاهرا از مواد مخدر استفاده شده توش.