رد شدو ديد كه در مخمصه اي ناجورم.من از آن روز به بازمانده شدم مشهورم.اوج درماندگي ام گفت موفق باشي😕يادم افتاد همان جمله سر كنكورم😔 من پشيمان نيستم اما نميدانم هنوز،،،دل چرا در بازي نيرنگ ها يكرنگ بود....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من اصلا قبول نمیکنم بشدتم شاکی میشم من خودم چمه که شوهرم بخواد پولشو بده مادرش نگه داره اصلا کارش درست نیست میتونه یه حساب باز کنه بدون کارت که دست به پولش نزنه اگه واسه پس اندازه
این که نمیتونه پول رو خودش نگه داره زن گرفتنش برا چی بود
یکی تو بیست و سه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره، اون یکی بیست و نه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره. یکی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل میشه ولی پنج سال بعدش کار پیدا میکنه، اون یکی بیست و نه سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه. یکی سی سالگی رئیس شرکت میشه و در چهل سالگی فوت میکنه، اون یکی چهل و پنج سالگی رئیس شرکت میشه و تا نود سالگی عمر میکنه.تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی میکنی؛ پس آروم باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن
امروز ۴۰۴/۶/۸ .و من در خسته ترین حالت ممکن ارزوهام و خواسته هام پر کشیدن و دست نیافتنی شدن به چشمم مرگ ارزوهامو دارم میبینم .امیدوارم مشکلاتم تموم بشه و متن امضام تغییر کنه ❤️
ولی تو عصبانی نشو با ارامش باهاش صحبت کن و با زبون خوش بهش بگو و با سیاست یه کارش کن بره بگیرش الکی زندگیتو زهرمار نکن
غرب زدگی اثری از جلال آل احمد است.جلال آل احمد در این کتاب میگوید:غربزدگی آفتی است که از غرب میآید و ما را مانند طاعون گرفتار و بیمار میکند. آدم غربزده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید میکند.جلال در این باره میگوید:«آدم غربزده هرهری مذهب است به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بیاعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همه چیز برایش علیالسویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است!نه ایمانی دارد،نه مسلکی،نه مرامی نه اعتقادی،نه به خدا یا به بشریت،نه در بند تحول اجتماع است و نه در بند مذهب و لامذهبی،حتی لامذهب هم نیست هُرهُری است.آدم غربزده، شخصیّت ندارد.چیزی است بی اصالت. خودش و خانهاش و حرفهایش،بوی هیچ چیزی نمیدهد. بیشتر نمایندهی همه چیز و همه کس است.آدم غربزده، معمولاً تخصّص ندارد، همه کاره و هیچ کاره است؛ امّا چون به
هر صورتی درسی خوانده و کتابی دیده و شاید مکتبی، بلد است که در هر جمعی،
حرفهای دهن پر کن بزند و خودش را جا کند. شاید هم روزگاری تخصّصی داشته؛
امّا بعد که دیده است در این ولایت تنها با یک تخصّص نمیتوان خر کریم را
نعل کرد، ناچار به کارهای دیگر هم دست زده است. عین پیرزن های خانواده که بر اثر گذشت عمر و تجربهی سالیان، از هر چیزی مختصری میدانند و البتّه خاله زنکیاش را.(کتاب بخون دوست عزیز،کتاب بخون)من نمیتونم به همه ی عقاید احترام بذارم،چون احترام به عقاید پوچ و بی ارزش در واقع توهین به شعور خودمه