دوستان من حدودا پنج ماهه ک کارمو شروع کردم قبل از من یک نفر دیگه به فاصله حدود دوهفته شروع به کار کرده بود اوایل به ظاهر همه چیز خوب پیش می رفت من که تازه کارمو شروع کرده بودم با همکارجدید صمیمی شدم و خیلی باهاش گرم گرفتم خب البته اونم رفتارش گرم و صمیمی بود بگذریم اون اوایل کار مرتبه کاری من و این همکارم یکی بود اما خب قرار بود کمی که با روال کاری آشنا شدیم وارد بخش های دیگه اداره بشیم. ازتون راهنمایی میخوام اگر گوش میکنن بقیشو بنویسم
همون اوایل مسئول یکی از بخش های اداره روی من نظر مساعد نشون داد و چندین بارم در حضور بقیه کارکنان گفت که تمایل داره من تو بخشش کار کنم و حضور من توی اون بخش قطعی شده بود و منم منتظر بودم تا اون بخش منتقل بشم منحدود یک هفته مرخصی رفتم و وقتی برگشتم متوجه شدم این همکارم بجای من رفته اون بخش
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
الان با گذشت چند ماه من با وجود اینکه کارمو منظم انجام میدم هنوز ارتقای شغلی پیدا نکردم، این قضیه خیلی داره آزارم میده آخه چند بارم به رییسم گوشزد کردم ولی هر دفعه میگه صبر کن اما دیگه کاسه صبرم لبریز شده الانم میخوام دوباره باهاش صحبت کنم ولی نمیدونم واقعا چی باید بهش بگم تا متقاعد بشه واقعا این موضوع انگیزه منو برای ادامه کارم از بین برده از طرفیم شک دارم که اون خانوم پشت سر من کاری کرده یا نه، آخه یکبار متوجه شدم به شکلی عمدی زیر آب منو زده بود
بیرون مردم واسه پیشرفت همدیگه رو لگد مال میکنن یه نمونش همین زیراب زدن هس
یه نمونه دیگه هم اینه که ممکنه توی محیط اداره همکاراتون در رابطه با شغلتون خودش جرمی مرتکب بشه و گردن شما بندازه معمولاً همکارا ادمای بدجنس اگه باشن اینکارا رو میکنن
یک خانومم که حجته مسلمانی ام امام حسین علیه السلامه این جمله را توی فیلمِ روز واقعه ازیک نصرانی که شاهد واقعه ی کربلا بود شنیدم