2777
2789
عنوان

بی فرهنگها... سوالهایی که نباید از بقیه پرسید

| مشاهده متن کامل بحث + 489 بازدید | 45 پست

حقوقت چقدره

چرا ازدواج نکردی 

چرا توقعت رو نمیاری پایین

چرا چاق شدی

چرا برگشتی ایران

چرا نماز میخونی ولی حجاب نداری

چرا لاک نمیزنی 

چرا مو رنگ نمیکنی 

چرا عروسی نمیگیری 

چرا مهریه ات کمه

چرا بچه نمیخوای 

مورد داشتم پرسیدن چرا دیابت داری😂

و البته همه این سؤال‌ها با ادبیات و لحن مناسب و دلیل خوب برای پرسیدن اگر باشن سوال بدی نیستند


سایت از صدا پر است و از حرف خالی

اصلا سوال های ک جوابش برای ما هیچ سود و ضرری نداره نباید پسیده بشه 

مثل بچه داری  ! هیچ سود و ضرری برای ما نداره اگر بچه دوست ندارن ک خب اقدام نمی کنند اگر اقدام می کنند و نمیشه خب ی مشکلی دارند پس برای چی میپرسید 

و از این قبیل سوالات 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سوالایی که اغلب ازم میپرسن و حرصم درمیاد گفتم.حالا میخوام سوالایی رو که پدرشوهر و مادر شوهرم هر20 روز 1 مرتبه ازمون میپرسن بگم!

رفتید خونه احمد؟(پسرداییمون)

برید خونه احمد،خب؟

مغازه نمیزنید؟

استخدامی نزدن؟

چرا مطب دکترت شلوغه؟

رفتید خونه احمد؟

قبض برق چقدر براتون اومد؟

گلدون واسه چی خریدین؟

کتابخونه میخواید چکار؟

میدونید اگه ماشین بخرید باید هرسال بیمه شو بدید؟!!!!!!

رفتید خونه احمد؟

چرا دکتری که میری مطبش شلوغه؟

قبض آب چقدر براتون اومد؟

رفتید

خونه

احمد؟...

الهی بمیرم واسه اون نگاهت که انقدر نجیبه..

یک ماه بعد عروسیم عمه شوهرم تو خیابون مارو دید گفت جوجه نکردید؟

یعنی میخواستم فکشو بیارم پایین

یهویی شوهرم خیلی محترمانه گفت عکه جون ما که مثل دختر و داماد شما هول نیستیم سر نه ماه بچشون تو بغلشون بود

خدایا شکرت به خاطر همه داده ها و نداده ها من مهاجرت میکنم قطعا و قطعا فقط به امید داشتن زندگی بهتر برای دخترن خدایا تو این راه کمکم کن
یه سوالی که مامان بزرگای من هردو تاشون تا منو میدیدن میپرسیدن خواهرشوهرت نامزد نداره؟ یعنیا رو مخم ب ...

زندایی منم هرسری منو میبینه میگه برادرشوهرت نامزد نکرد؟

خ بگو چکار داری؟!

الهی بمیرم واسه اون نگاهت که انقدر نجیبه..

بابای من عادت داشت و داره هر وقت لباس میپوشیم میپرسه کجا می‌رید 

بعد ما میگیم بیرون 

میگه باشه

یعنی فقط دغدغه اش اینه که لباس پوشیده در درون نمونیم و بریم بیرون 😂😂😂😂😂

سایت از صدا پر است و از حرف خالی

مثلا درمورد بچه دار شدن   ممنون که نگران نی داشتن ما هستید عجیبه متوجه نشدید که نداریم ان ...

دمت گرم

مادرشوهر من عادت بدی داره حرف خودشو از زبون بقیه میگه.1 سال بعد عروسیمون برگشت گفت زن عمو...میگه چرا شما بچه نمیارید؟منم میدونستم حرف خودشه برگشتم گفتم ایندفعه اگر پرسید از طرف من بهش بگید پایین تنه من و شوهرم فقط به خودمون ربط داره.

همون شد بار اول و بار آخرش

الهی بمیرم واسه اون نگاهت که انقدر نجیبه..
یک ماه بعد عروسیم عمه شوهرم تو خیابون مارو دید گفت جوجه نکردید؟ یعنی میخواستم فکشو بیارم پایین یهو ...

جوجه نکردید  

اوفیش جواب شوهرت  

منم شوهرم 2 بار حاضرجوابی کرد انقده بهم چسبید که نگو  

الهی بمیرم واسه اون نگاهت که انقدر نجیبه..
زندایی منم هرسری منو میبینه میگه برادرشوهرت نامزد نکرد؟ خ بگو چکار داری؟!

بخدا هر بار دلم میخواست بگم اگر نامزد کرد خودم میام خبرتون میکنم ولی هر بار احترامشونو نگه میداشتم تا اینکه خدا مادرمو خیر بده یه بار غیرمستقیم گفت هستی از اینجور سوالا خوشش نمیاد

هر کی دوست داشت بگه براش آیه آلکرسی بخونم 
دمت گرم مادرشوهر من عادت بدی داره حرف خودشو از زبون بقیه میگه.1 سال بعد عروسیمون برگشت گفت زن عمو.. ...

اصلا حال کردم با جوابت 

خدایا شکرت به خاطر همه داده ها و نداده ها من مهاجرت میکنم قطعا و قطعا فقط به امید داشتن زندگی بهتر برای دخترن خدایا تو این راه کمکم کن
اصلا حال کردم با جوابت 


  والا

حالا حاضرجوابی شوهرم.من قرص آهن میخوردم واسه پیش از بارداری.مادرشوهرم اتفاقی متوجه شد و پرسید قرص چیه؟تااومدم بپیچونم شوهرم قربونش برم از سر ذوق برگشت گفت که قرص آهن هست و واسه چی میخورم.مادرشوهرم طبق معمول حسودیش شد!برگشت گفت ما سالی 1 بار میزاییدیم هیچ قرصی ام نمیخوردیم!!!(بچه ها به نظرتون عقل داره ایشون؟)

شوهرمم که تو ذوقش خورده بود نه گذاشت نه برداشت به مامانش گفت واسه همین علی(برادرشوهرم) تا 1 ماه بعد تولدش زیردستگاه بود

شوهرم  

مادرشوهرم    

من  

یعنی به زور جلو خودمو گرفتم که نترکم از خنده  

الهی بمیرم واسه اون نگاهت که انقدر نجیبه..
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   masomeh12  |  34 دقیقه پیش
توسط   مهشاد3355  |  24 دقیقه پیش
توسط   پری_دخت88  |  43 دقیقه پیش