وای عزیزم منم دقیقا عین شمام
تو شهر غریب
از کارم استعفا دادم و همزمان استخدام رسمی قبول شدم نرفتم
شوهرمم کمک نمیکنه عینشوهر شما بچه رو ول میکنه منم همش باهاش دعوا دارم
خونه همیشه به هم ریخته س مادرشوهرم میاد سر زده خونمون متلک میندازه که خونه ات بازار شامه چرا و...
کلی من همه چیزو به بیخیالی گرفتم دیگه تو هم بیخیال باش و بشین اول با شوهرت سنگات رو وا بکن و بگو بدون مشورت باهات دیگه کسی رو دعوت نکنه و...