2777
2789

یه جاری دارم تو عقده. من عروس بزرگم 

خودم این جاری مو معرفی کردم دوست دخترخالم بود

حالا الان میرن با مادرشوهرم خریدای عروسی شونو انجام میدن تا حالا یک کلمه به من تعارف نزدن که توهم بیا 

من خیلی ناراحت شدم 

آخه تو فامیل خودم همه عروس ها واسه خریدای اون عروس دیگه رفتن

منظورم خرید آینه شمعدون و سرویس چوب و اینا هست

من یک زنم. یک زن معمولی. زنی با هزاران حسرت و آرزو. زنی در آرزوی آرامش و خوشبختی... 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ولی من میخاستم نامزد ‌کنم خودم‌و پسره رفتیم سرویس خریدیم مادرش کارد می زدی خونش نمی اومد🤣🤣

آرامش است؛ عاقبت اضطراب‌ها....خلاصه که اینقد غصه نخورید بالاخره خوب میشه، قشنگ می‌شه، می‌رسیم، می‌بینیم، می‌خندیم👍😍😀

من خودم رفتم همشو فقط برا اینه شمعدون زنداداشمو بردم همین چون شوهرم یه شهر دیگه بودن مامانمم نمیتونس راه بره پاهاش درد میکنه.تالار بامامانم رفتم.بقیشو خودم رفتم 

خدایا مرسی که عشقهاموآفریدی😍😍😍😍😍😍😙😙😙😙😙😙😙شکر برای نعمت هایت 🙏.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز