تا میخوام برم بیرون میگن سرما میخوره کجا میری..یا میبرمش بیرون اینقدر گریه میکنه که اصلا بهم خوش نمیگذره..همه میرن پی صفا و گردششون من هی بچه بغل باید یه گوشه بشینم...خونم همش نامرتبه..خسته میشم نمیتونم مرتب کنم..بدجوری حالم گرفته
من پارسال این موقع بچه ام سه ماهش بود تو پتو میپیچیدمش اگه هوا زیاد سرد بود میذاشتم تو کیسه خواب یه پارچه نازکم رو صورتش میذاشتم میرفتیم بیرون یا بغلش میگرفتیم یا تو کالسکه میذاشتیم یکی دو ماهش بود رفتیم برف بازی نوبتی نگهش میداشتیم
الانم که یه سال و خورده ایه کلی لباس میپوشونم کیسه خوابشو میذارم تو کالسکه و پتو میندازم روش میبرمش بیرون اصلا دو روز بچه رو بیرون نبرم لجباز و بیحوصله میشه عشق بیرونه همیشه هم تو کیفم بیسکوییت مادر و آب دارم بیرون رفتیم گرسنه اش شد بهش میدم
بی خیال دنیا تو فقط واسم بخند اگه دنیا بد شد بی خیال بازم بخند
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزيزم شما افسردگي بعد از زايمان گرفتيد . نگهداري از بچه كار آسوني نيست ولي عشق مادري هم چيز كمي نيس ...
من خودم میدونم که میشه...ولی اطرافیان کاسه داغ تر از آش ان...میگن داری در حق بچه ظلم میکنی...یا اگه ببرم بیرون خدای نکرده سردش بشه تا یک ماه بهم حرف میزنن