شش ماهه اردواج کردم ، الانم سه ماهه باردارم
کاملا بدون برنامه ریزی بود ....
قصد ادامه تحصیل داشتم شوهرمم هنوز سربازه .....
گاهی وقتا خبلی ناامید میشم از زندگی...
چیکار کنم ؟😳
يكم عجله كردين ولي اشكال نداره
خوب باید مراقبت میکردید دیگه شده
الان سعی کن یاد بگیری چه طور مادر خوبی باشی
دیگه باید کنار بیای با شرایطت
با ناراحتی چیزی عوض نمیشه
هیچی صبر وتلاش
ناشکری نکن من هشت سال له له بچه میزنم به من فکر کن که آرزوی بچه دارم اونوقت خود به خود خدا رو شکر میکنی و خوشحال میشی😁
این خواست خدابودودیگ افسوس نخورایشالله پاقدمش میسازه بچه روزیش میاره ازهیچی نترس
دخترخاله من توخونه شوهر باوجودبچه دیپلم گرفت بعدم تربیت معلم قبول شدوالان چندساله که معلمه
همه چی بستگی به تلاش خودت داره
خیلی رشته هاهم البته ارزش تلاشو ندارن چون فقط وقت وپول هدردادنه وتهش بیکاری ودرنهایت همون بچه داری کردنه
عزیزم منم بعد از دوماه باردار شدم وکلی گریه کردم اخه تا دیپلم خونده بودم وهنوز پیش ونخونده بودم ،ولی وقتی بچم سه سالش شد شردع کردم درس خوندن ودانشگاه رفتن
خیلی سخت بود ولی چون میخواستم شد😊
حالا اتفاقی هست که افتاده. از بارداریت لذت ببر...حالا من که دانشجوی دکترا بودم چی شد؟ دیدم داره دیر میشه الان مرخصی هستم،دخترم 5 ماهشه...والا از درس خواندن خیلی بهتره....البته حتما ادامه تحصیل بده ولی هر کدوم جای خودش خوبه..با فکرای منفی ذهنت رو مشغول نکن..نی نی هم خیلی خوبه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
