2777
2789
عنوان

به زوج کامل و خوشبخت...و بعد طلاق!

| مشاهده متن کامل بحث + 106078 بازدید | 999 پست
از خیابونو دوستی شرو شده،توقع چی هس اخه

عزیزم تو کتابخونه اشنا شدن....جفت درسخون!

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

به به چه با کلاس وقتی تخصص گرفتی خبرم کن 

چهار پنج سال دیگه، چشم😀😘

私はあなたを見つけたので、楽園は要りません。私にはあなたがいるので、夢は要りません🦋 در مورد ژاپن سوالی داشتین، بپرسین 🤗

بچه ها الان پسره اشتباه کرد؟؟؟که اجازه رشد داد؟؟؟بچه هه دختره خیلی نابو شده ...خوشگل و خوشتیپ و لی از درون نابود ..دلم برای اونم میسوزه..اخه چرا راضی نیست

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

باور میکنین این زن الگی من بود؟؟؟حالا فهمیدم از شکست من خوشحال شده بود

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
بچه ها الان پسره اشتباه کرد؟؟؟که اجازه رشد داد؟؟؟بچه هه دختره خیلی نابو شده ...خوشگل و خوشتیپ و لی ا ...

پسره اشتباه نکرد اتفاقا خیلی مرد بوده منتها از شانس بدش زنش مزخرف و بی جنبه بوده

    🌹من شیعه هستم من امام علی را دوست دارم...🌹       🌴🌴الحمد لله الذی اجعلنا من المتمسکین بولاية مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و الائمة المعصومين علیهم 🌴🌴                                                                                            شادی روح پدر بزرگم و شفای بیماری من و پدر مادرم صلوات میفرستید؟                        
باور میکنین این زن الگی من بود؟؟؟حالا فهمیدم از شکست من خوشحال شده بود

شما چه نسبتی با پسره دارین ک از شکست شما خوشحال شده بود

    🌹من شیعه هستم من امام علی را دوست دارم...🌹       🌴🌴الحمد لله الذی اجعلنا من المتمسکین بولاية مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و الائمة المعصومين علیهم 🌴🌴                                                                                            شادی روح پدر بزرگم و شفای بیماری من و پدر مادرم صلوات میفرستید؟                        
ایشالا پس الان اکسترن باید باشی البته فک کنم سال دیگه

کم کما شروع میشه

私はあなたを見つけたので、楽園は要りません。私にはあなたがいるので、夢は要りません🦋 در مورد ژاپن سوالی داشتین، بپرسین 🤗

حسادت خیلی بده واقعا اتیشیه که اول خودتو میسوزنه

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792