عزیزم من تا چند ماه فقط گریه میکردم.آخر رفتم پیش روانپزشک و چند ماه داروی ضدافسردگی خوردم.تا خوب نشی نمیتونی بچه دار بشی.تنها کسی که میتونه کمکت کنه خودت هستی ووخودت.من ورزش کردم.حسابی به خودم رسیدم.داروهای عطاری برای تقویت رحم خوردم.شنا میکردم.یوگا میرفتم.میرقصیدم.تا فکر فوت پسرم میومد سراغم اجازه نمیدادم بیاد تو مغزم.الان داغداری درست و بجاست ولی کم کم از داغش بیا بیرون.برو دکتر و مدتی دارو مصرف کن.کم کم با ورزش تونستم داروها را کم و بعد قطع کنم.اوتجایی که دکتر اوکی داد برا بارداری و خودم هم حس کردم از لحاظ روانی آمادگی دارم.باز اقدام کردم و خداراشکر این بار شد.میدونم سخته.ولی این یکسال صبر برا جسم و روانت لازمه