بچه ها وقتی یه اتفاقی میوفته بعد ما تصور میکنیم این اتفاق و قبلا دیدی چه جوری چی تو نت بنویسم برام معلومات میده..؟
مثلا الان جلوی تلویزیون بودم شوهرم گفت ملافه رو بده و دخترم داشت میومد طرفم با خودم گفتم الان میوفته یهو دخترم افتاد انگار این اتفاق و دیده بودم
یچیزایی معلومه اخه
اما بازن هی چ خدا بخواده
عزیزم بخاطر اینه که ماقبل اومدن به این دنیا توعالم ذربودیم و این اتفاقات اونجابرامون افتاده وفکرمیکنیم قبلا برامون اتفاق افتاده اون صحنه ها
میگن مربوط ب رویاهای صادق یا عالم ذر من خودم ب نتیجه ای نرسیدم
ولی اکثر اتفاقایی ک برام میوفته رو تو خواب دیدم حالا چن روز بعد شاید اتفاق بیفته یا چن سال بعد
عزیزم ب اینا رویای صادق میگن ..ما تو خواب این اتفاقا رو میبینیم ولی خوابمونو یادمون نمیاد تا وقتی گ این اتفاق میوفته یهو یادت میاد ک این صحنه رو یه بار دیگه دیدی
اره بعضی صحنه ها انگار تکراریه قبلا دیدیمشون
خیلی ممنون‌بچه ها بعنی ما قبل از اومدن به این دنیا یه جا دیگه زندگی کردیم یا فقط خواب دیدیم؟
منم متاسفانه خیلی وقتا اینجوری میشم،،دوست ندارم این موضوع رو،،اعصابم خورد میشه،،نمونش امروز صبح که یک ساعت قبل از امدن مهمون سر زده احساس کردم که کی میخواد بیاد و چه ساعتی😒
خیلی خیلی بده برای من،چون قدرت کنترول مسایلی که میبینم و ندارم،،یعنی تا اتفاق نیوفته باورشون نمیکنم،،بعدش احساس گناه بهم دست میده که میتونستی جلوش و بگیری ولی نکردی
چندوقت پیش یه تصادفی داشتیم،،من چند دقیقه قبلش تمام صحنه رو با جزییات دیدم ولی جدیش نگرفتم ولی اگه خودم و باور داشتم میتونستم جلوی اون حادثه رو بگیرم
نمیدونم ماجرا چیه،دنبالشم نبودم هیچ وقت ولی برای من خوشایند نیست واقعا
