2777
2789
عنوان

تولد غمگین من

667 بازدید | 17 پست

امشب ۲۴ ساله میشم .

۲۴ سال با تمام سختی ها و غم ها و شادی ها و شیرینی ها گذشت .

احساس میکنم  یه جایی توی ۲۰سالگی موندم یا بهتره بگم دوس دارم بمونم .

به هر حال نمیشه منکر گذشت زمان شد .

راستش از ۲۰ سالگی به بعد هیچ سالی تولدم از ته دل شاد نبودم و نه تنها خوش نمیگذشت بلکه یه غمی مدام توی دلم مینشست که سعی میکردم از اطرافیانم پنهونش کنم .

و اما امشب باز هم  برای چندمین سال متوالی اون غم و حسرت اومد تو وجودم ....

هر چی فکر کردم به جایی نرسیدم .

نفهمیدم کجای این ماجرا غمگینه ؟! چرا همه موقع تولدشون که میشه شادند ولی من شب تولدم  غمگین ترین ادم دنیا میشم  ؟!!!

این سوال ها مدام می اومد توی ذهنم ...اماهیچ جوابی نداشتم براش .درست چن دقیقه پیش بود که با خودم  درگیر این سوال و جواب ها بودم .جواب که چه عرض کنم بی جواب هااا ، قطره اشکی که از عصر امروز  گوشه چشمم مثل من  با خودش درگیر بود برای سر خوردن یا نخوردن بلاخره تصمیمش رو گرفت و با شدت زیادی سرازیر شد .

خدا رو شکر که شب شده و همه جا تاریکه برای خواب و کسی متوجه این حال عجیب من نیس .

اره واقعا حال عجیبیه .غم و حسرتی که هر سال دقیقا یک همچین شبی پیداش میشه و تا مدت ها من درگیر ترکش های این شب هستم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شاید.... شاید ناراحت از بالا رفتن سن و گذراندن دهه ای که یک جور هایی اوج جوانی حساب میشه هستم ...

۴ سال گذشته و فقط ۶ ساال مونده از دهه ی جووننی ...یعنی من هر سال دارم غم از دست دادن یه سال از سال های جوونی رو جشن میگیرم یا بهتره بگم یعنی من عذا دار از دست دادن سال های جوونی هستم ؟برای همین غمگینم ؟..ولی این فکر احمقانه ایه ...مگه نه اینکه جوونی به دله نه به سن؟؟ خیلی ها رو دیدم که ۴۰ سال سن دارند و وقتی باهاشون درارتباط هستی حس میکنی یک جوون ۳۰ ساله هستن .یا خیلی های دیگه که ۲۰ ساله اند  پای صحبت هاشون که میشینی  همیشه  احساس  میکنی خیلی پیر ترند  از اون عددی که تو  شناسنامه شونه...

نه هنوز زوده برای نگرانی از بالا رفتن سن .به علاوه حالا نگران هم باشم چیزی حل نمیشه زمان برنمیگرده پس به نظرم این دلیل خوبی نیس برای این غم ...

شاید دلم از سختی هاو  بدی ها و ظلم های توی  دنیا گرفته .........اما نه چقدر مسخره که  این موضاعات دقیقا شب تولدم به ذهنم میاد نه وقت های دیگه  ...نه ...

یا شاید دلم گرفته برای اینکه من هم مثل بچه ها دلم یک تولد پر  هیجان   و یا حتی سوپرایز شدن  میخواد...

اما خب منکه دیگه دختر دیروز نیستم که ...بزرگ‌شدم و نباید درگیر این چیزا باشم مخصوصا  امسال که مامان هم شدم ..

نمیدونم ولی  به نظرم نباید دیگه این چیزا برام مهم باشه .....

یا شاید نگران اینم که هنوز به خیلی از خواسته هام نرسیدم .اینکه عمرم گذشت و هنوز خیلی از ارزو هامو عملی نکردم .خیلی هاشو نتونستم و خیلی هاشم تقصیر خودمه که نشده چون تلاشم کم بوده .

چیز هایی که فکر میکردم وقتی ۲۴ ساله بشم حتما بهش میرسم اما حالا هیچی به هیچی ...

و  .. و... و... کلی دلیل دیگه ...که از حوصله تون خارجه ...‌

همه ی این ها به تنهایی  خیلی هم ناراحت کننده نیستن انگار .


اما شاید وقتی همه شون به یک باره به ذهنم هجوم میارن  نا امیدم میکنند ...نا امید برای شروع یه سال دیگه که شاید اون هم به همین منوال میگذره .. و باز هم تکرار مکررات .

.حالا به همه ی  این بغض ها، خاطره های تلخ گذشته رو هم اضافه میکنم

 عجب شبی .گریه پشت گریه ....از زندگی چی میخوام....؟؟؟؟کاش اعداد هیچ وقت مطرح نمیشدند شاید کمتر درگیر زمان میشدیم ...

عزیزم تولدت مبارک😊😍منم امشب تولدمه ۲۵سال پیش همچین روزی بارون بوده وساعت ۳مادرمونگذاشتم بخوابه ودرد کشیده وبه دنیا امدم 😊😍😘منم یکم غمگینم

اگر یار با وفا و صادق باشد😍و عشق👑 می تواند دوبال پروازباشد👯‍♀️از زمین خاکی تاعرش خدا🎑

((((((چشم هایم را میبندم میخواهم شمع های تولد ۲۴ سالگی ام را    فوت کنم .

یک نفر میگوید  صبر کن اول  نیت  ....

و من مکثی میکنم برای تفکر  ...راستی شمع های تولد  را باید با چه نیتی فوت کنم ؟اصلا چرا باید فوت کنم ؟فوت کردن یعنی تمام شدن؟ آه ....چقدر خسته ام ....از این همه درگیری ها ی آوا با خودش ،بس کن آوا

فقط نیت کن .

نمیدانم‌.چیزی بلد نیستم ولی  فقط ارزو میکنم امسال تمام‌شود همه ی آرزو های نصفه و نیمه و پایان نیافته ...ارزو میکنم‌سال دیگر ارزو های تکراری امسال را تکرار نکنم‌...... بیست و پنجمین سال زندگی من باید فرق داشته باشد با هر سالم ...فوووووتتتتتت)))))


۱۷دی ماه زمستان ۱۳۹۷

عزیزم تولدت مبارک😊😍منم امشب تولدمه ۲۵سال پیش همچین روزی بارون بوده وساعت ۳مادرمونگذاشتم بخوابه ودر ...

عزیزم ممنونم تولد تو هم مبارک 😗😗😗احساس میکنم زندگی برام طعم قبلو نداره 

عزیزم ممنونم تولد تو هم مبارک 😗😗😗احساس میکنم زندگی برام طعم قبلو نداره 

من ک حتی حاضرنیستم ب دیروزم برگردم خیلی زجرکشیدم واصلادلم نمی خوادازاول شروع شه

😊😁

اگر یار با وفا و صادق باشد😍و عشق👑 می تواند دوبال پروازباشد👯‍♀️از زمین خاکی تاعرش خدا🎑

تولد مبارک عزیزم. شاد باش و شاد زندگی‌کن. کارهایی که دوست داری انجام بده و‌لذت ببر. شاید فردا روزی نباشی و حسرت همین روزها و کارهای نکرده رو بخوری. پس شاد زندگی کن . امیدوارم موفق و پیروز باشی همیشه

همیشه یه زن قوی میمونم💃🏼💃🏼💃🏼
عزیزم ممنونم تولد تو هم مبارک 😗😗😗احساس میکنم زندگی برام طعم قبلو نداره 

رهاجون متاهلی

اگر یار با وفا و صادق باشد😍و عشق👑 می تواند دوبال پروازباشد👯‍♀️از زمین خاکی تاعرش خدا🎑
من ک حتی حاضرنیستم ب دیروزم برگردم خیلی زجرکشیدم واصلادلم نمی خوادازاول شروع شه 😊😁

میدونم چی میگی .

منم سختی زیاد کشیدم .اما با خودم میگم اگه برمیگشتم به عقب شاید جلوی این سختی ها رو میگرفتم 

تولد مبارک عزیزم. شاد باش و شاد زندگی‌کن. کارهایی که دوست داری انجام بده و‌لذت ببر. شاید فردا روزی ن ...

دقیقا امیدوارم امسال همین طوری که میگی بگدرونم ...امید وارم تو هم همیشه شاد باشی دوستم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز