بچه خواهرشوهرکوچيکم ازدواج کرده رفته تهران ماخودمونم اروميه هستيم سره عصرى بهش اس دادم حال احوال پرسى کردم اونم خوب جوابمو داد بعدگفت که راستى ميگن تواروميه زلزله اومده فهميدى منم گفتم نه نفهميدم کى اومده برداشته ميگه توانقد ميخوابى که حواست به زلزله نبوده يعنى انقد حرصم گرفت خدابدونه اخه به توچه ازدواج هم کرده باز دخالت هاش هست