برادرشوهرم مجرده تازه ازسربازی اومده ۲۲سالشه هرشب پیش مادروپدرش ومازنگ میزنه به یه دختر۱۵ساله تهرانی صداشم میزاره روی ایفن حرف میزنه هرچی ازدهنش میادمیگه به دختره باشوخی اونم هرهرهرمیخنده...بعدقوربون صدقه اش میره بعدم میگه گوشیوبده مامانت بااونم حرف میزنه تازه میگه خونه شونم رفته برادردختره هم براش عیدی پونصدهزارپول ریخته