فرض کن از یه موضوعی ناراحتی. از خودت بپرس چرا ناراحتی؟ بعد جواب بده. ممکنه چند تا جواب داشته باشی. فقط مهم اینه که صادق باشی. کسی نیست که نوشته های ما رو بخونه.
مثلا:
- چرا حالم امشب اینجور خرابه؟
برای اینکه خونه فلانی بودم و دیدم که تلویزیون و ناهارخوریشونو عوض کردن.
- چرا عوض کردن تلویزیون و ناهارخوری اونا باعث ناراحتی من میشه؟
چون ما نمی تونیم اینکارو بکنیم. پولشو نداریم.
چون بهشون حسودیم میشه که اونا دارن و ما نداریم.
چون ما هرکاری می کنیم پول واسه این کار جور نمیشه.
.
.
.
خلاصه همینجوری ادامه بده تا ته قضیه رو در بیاری. فقط باید صادق باشی. شرمنده نباشی که اگه یه خصوصیت بدی داری (مثل حسادت که من بالا گفتم)، درباره ش بنویسی. این خصوصیات در همه هست. اینجوری از شرشون خلاص میشی. رها میشی واقعا.
این مثالی که زدم واقعی بود در ضمن .
البته سوالای رگباری رو واسه یه موضوع دیگه که توضیحش خیلی مفصله و اینجا مجالش نیست انجام دادم که واقعا موثر افتاد. یه ستون درست کردم برای سوال. یه ستونم برای جواب. و واقعا به جاهای خوبی رسیدم. و عاشقش شدم.
امیدوارم که توضیحام روشن بوده باشه. بازم اگه دیدی حرفامو خوب نرسوندم بگو تا به یه روش دیگه توضیح بدم عزیزم.