بچه ها دیشب عروسی خواهرزاده م بود. وقتی کادو ها رو می دادن، از طرف خانواده داماد به عروس که خواهرزاده منه یه سرویس طلا دادن. کمی بعد دیدم خواهر داماد اومد سمت من و با مهربانی و احترام فراوون به من که خاله عروس باشم گفت این سرویسو شما به سر و گردن عروس خانوم کنین. چون شما خوشبختین گفتیم این کارو شما بکنین که عروسمونم مث شما خوشبخت باشه.
وااااااااااااااااااااای نمی دونین من تو آسمونا پرواز می کردم. خیلی خوشحال شدم از این صحبت و از این افتخاری که به من داده شده. تازه خواهر دامادو من زیاد نمیشناختم. شاید نهایتا دو بار دیده باشمش. نمی دونم چرا این فکر عالی رو درباره من کرده بود (البته که من واقعا خوشبختم).
با خودم میگم شاید دلیلش این باشه که من چند روزه همش دارم آرزو می کنم که عروسی خواهرزاده م خیلی خاطره انگیز و شاد و گرم باشه. نمی دونم. هرچی هست که واقعا به من لذت میده یادآوریش.