دعوای من و شوهرم و قهر کردن شوهرم +شات

بچه ها تاپیک قبلیم گفتن چه بلاهایی سرمون اومد پسرم که ازم وا گرفت تب شدید که حتی با شیاف هم نیومد پایین ساعت 3 نصف شب بردیمش بیمارستان تقریبا 2 دو روز و نیم بستری شد الانم خونه ایم مامانمم اینجاست که این دوتا را از هم جدا نگهداریم هرچند تا الان سه بار رفته پیشش بوسش کرده توروخدا دعا کنید دخترم نگیره چون ویروسش خیلی خیلی قویه دخترمم دیروز تب کرد چندبار بردمش دکتر گفت احتمال داره گرفته باشه و دیر نشون بده و فقط شربت سرماخوردگی داد وزن و دور سرشم چک کرد گفت افتضاحه خیلی ضعیفه الان یکسال و دوماهشه ولی به اندازه بچه 11ماهه رشد کرده

تو این یه هفته شوهرم راه به راه هی تیکه مینداخت و شوخی میکرد درارتباط با مریضیم

امروز صبح به شوخی گفت سال دیگه باید کلیدا خونه را ازت بگیرم تا 6 ماه فصل سرما را بیرون نری

منم دیگه خیلی ناراحت شدم کلی گریه کردمو دعوا کردم بعدشم چند بار گفتم الهی تو هم مریض شی از نوع بدشو بگیری تا بفهمی دست خودِ آدم نیست هرکسی ممکنه بگیره

گذشت تا الان کلی پیام دادم ج نداد