کاملا میتونم درکت کنم
اصلا الان کمترین اهمیت رو مراسم داره
اینکه ب خواستههات احترام نمیزاره
اینکه نمیاد بگه من واقعا در توانم نیست و ممنون باشه ک دارین کمکش میکنین بر عکس طلبکاره بعدا خیلی اذیتت میکنه
اینکه انقد راحت اول زندگی توهین کنه و حس کنه پشتوانهای نداری
برای من جالب نیست
دختر خوب تو ک میبینی ۲ ساله باهم بحث و دعوا دارین چرا عروسی تاریخ معلوم میکینی؟ حداقل میزاشتی مطمعن شی بعدش
من تورو مثل دوست و خواهرم میبینم و واقعا نیت بدی ندارم اما دوست خودم ک از بچگی باهم بودیم ازدواج کرد و سر همه چییی مشکل داشتن از مالی بگیر تا یه جاهایی فرهنگی اصلا انگار این سفید خانواده شوهرش سیاه
دو تا فرهنگ و رفتار کاملا متفاوت
همه بهشون میگفتن عروسی بگیرین خوب میشه تو عقدبستگی همه مشکل دارن، دخالت بقیه است، تا اینا عروسی کردن نهایت بعد ۲ سال عقد بستگی و ۳ سال بعد از عروسی مجبور شد طلاق بگیره
چون فایده نداشت این زندگی
جالبیش اینکه اونا شاکی هم بودن
دختری رو ک از خانواده بالایی بود با یه خانواده متوسط ازدواج کرد سر همه چی گذشت کرد
مثلا ارایشگاه میرفت بهترین رو میدید ولی بدون اینکه ب کسی بگه چون شوهرش و میخواست درک کنه ارزون ترین رو میگرفت
بعدا منت سرش بود ک تو خودت ارایشگا خوب نخواستی ، لیاقتت همین ارایشگاه است، اما قبل اینکه قرداد ببنده میگفتن کسی اون ارایشگاه ها نمیره و هزارتا مقایسه مسخره
با خانوادت حرف بزن شده عروسی رو عقب بنداز مشاوره برو مطمعن شو بعدا عروسی کن
الان باید احساسی ترین روزهاتون باشه
وقتی ب این راحتی تالار رو کنسل میکنه انگار ترسی یا ببخشید اهمیتی نظر بقیه نداره
عزیزم خانوادت شاید از عمق مشکلت خبر ندارن
من اصلا نمیگم جدا شومیگممطمعن شو خوشبخت میشی بعد عروسی کن
نصف ادم هایی ک نظر میدن بسته ب زندگی خودشون نظر میدن
شاید با تحقیر شدن مشکلی نداشته باشن شاید با کتک شاید خیلی هم زندگی خوبی دارن
اما توزندگیت ما نیستیم خودت میدونی میتونی تحمل کنی و احساس خوشبختی داشته باشی یا نه
اما حمایت خانواده رو فک کنم داری ک الانم اتقد هواتو دارن