سلام خانوما
س ساله با یکی دوستم و قصدمون ازدواجه و خانواده در جریانن و فقط بخاطر مخالفت بابامه ک مجبوریم صبر کنیم و تا راضی بشه...
۱۷سالمه و وقتی عاشقش شدم خیلی خیلی کم سن بودم هرچند الانم هستم
از ته دل دوسش دارم و انقدی بهش وابستم ک اگ چن ساعت قهر کنیم گریه میکنم و حالم بد میشه
اخلاقای بد زیاد دارم و بماند ک هر دومون زیادی حساسیم و بهم گیر میدیم و خیلی نسبت بهم پر توقع هستیم😞
ی مدته دیگ عین قبل نیس اصلا دیگ ناراحتیم براش مهم نیس و دوریم اذیتش نمیکنه هرچند میدونم بخاطر اخلاقای خودمه
خیلییی خودمو جلوش کوچیک کردم😔
همین امشب دعوامون شد با اینکه من مقصر نبودم اما وقتی پیام دادم جوابمو نداد زنگش زدم اشغال کرد و جوابی برای پیامم نیومد😔😔
توروخدا کمکم کنید و باهام حرف بزنید قوی بشم از این عذاب وجدان و کمبود اعتماد ب نفسی ک دارم متنفرم😔