ناراحت میشم شوهرم چیزی پنهان کرده ولی خیلی نه چون ممکنه خواهرش مشکل داشته و فکرش درگیر اون باشه
اخه دیشب شوهرم باهام بحث میکرد که خونه مادر من رفتارت نرمال نیست و تو قیافه ای همش!! منم گفتم رفتار من نرمال نیست یا تو که میری تو اتاق با خواهرت نیم ساعت درو میبندی و من تنها میمونم !!! قسمت جالب اش همینجاست که تا داماده اومد برا اینکه حساسیت بوجود نیاد و یوقت ناراحت نشه پریدن بیرون و انگار نه انگار.... اونوقت من مهم نبودم اون نیم ساعت رو ؟؟؟؟ چراااا؟؟؟
من دلیل ناراحت شدنو نمیفهمم واقعا؟!
مگه با دختر غریبه رفته تو اتاق؟ حالا اگه مثلا خواهرش ازون مدلا بود که حرف یادش میداد و رو زندگیتون تاثیر میزاشت شاید بدم میومد😕
اگه حرف خصوصی نباید پیش من اینکارو بکنن،وقتی نیستم حرف بزنن اگه هم اونجا وبا حضور من لزوم پیدا کرده باید معذرت خواهی کنن و بعد برن حرف بزنن در غیر اینصورت شوهرمو خفه میکنم و ب خواهراشم میگم کارشون خیلی زشت بوده،با شوهرت منطقی حرف بزن
نه ناراحت نمیشم
خدایی دیگه بعضی از خانم ها شور قضیه رو در میارن
خواهرشه خب این چه فکرهایی که میکنید🤔🤔🤔🤔
عزیزم باید خونه مادر شوهرت احساس راحتی کنی،، ،مطمینا ناراحتیتو نشون دادی تو رفتارت که شوهرت گفته قیافه میگیری،،،شاید خواهرش مشکلی از شوهرش داشته که نخواسته شوهرش بفهمه به برادرش گفته،،،،زیاد حساسیت خوب نیست ادم خودش اذیت میشه
معمولا اهمیت نمیدم به این موضوعات ولی از درون ناراحت میشم. مسائل خواهر و برادری رو میتونن بزارن وقتی من نیستم مطرح کنن تا منم تنها نمونم
ناراحت نه ولی از کنجکاوی پر پر میشدم احتمالا😬😬😬
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
