2777
2789
عنوان

شمابگین با شوهری که همه چیو به مامانش میگه چه باید کرد😑

| مشاهده متن کامل بحث + 1990 بازدید | 87 پست
فایده نداره  شوهره منم مثه آنشرلیه . همه چیو باید بگه اینا اینجوری بزرگ شدن

اخه پس چیکار کنم

واقعت خانوما نیاز دارن با یکی خرف بزنن

با دوستم حرف میزنم یه حرفی درمیاره

با مامانم میحرفم بدتر میشه


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شاید مادرش مقصره از زیر زبونش حرف میکشه . منم اوایل ازدواج اخلاق شوهرمو نمیدونسنم میترسیدم بره بعضی حرفهای خصوصی رو ب خانوادش بگه . هی میگفتم حرف خونمون باید تو خونه خودمون و بین من و تو بمونه کسی نباید بدونه حتی پدر مادرامون . 

جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی  کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم 
اخه پس چیکار کنم واقعت خانوما نیاز دارن با یکی خرف بزنن با دوستم حرف میزنم یه حرفی درمیاره با مام ...

بیا به خودم بگو عزیزم 


پناه میبرم به خدا از اندوهی که قلبم را در سکوت میخورد...

شوهرمنم اينجوريه بهش كه ميگم ميگه من نميتونم چيزيرو از مامانم مخفي كنم دوست دارم بكوبونمش تو ديوار 

جان مادر نمي آيي..؟چين هاى پيشانى مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسيده كه نمى آيى..؟راستى مادر ،جايت خوب است؟دلت براى نوازشهاى مادرانه ام تنگ نيست كه نمى آيى؟يا اينكه منتظر شرايط بهترى تا وقتى ميايى همه چيز باشد و تو كم نداشته باشى؟...عشق مادر خانه ام سوت و كور است نميايى؟؟زبانم قاصر است نميايى؟نازنين فرشته مادر،خدا در نزديكى توست؟اگر ديدى يا صدايي از او شنيدى يا آن حوالى بودى خدا را حس كردى بگو مادرم، منتظر من است اجازه بگير و به درونم بيا😔🤰🏼🤰🏼

قابل تغییر نیست.

ولی میشه که یه جورایی کاری به کارش نداشته باشه.

چیزایی که دوست نداری مادرش بدونه رو به همسرت نگو.

حرفاتو ماله خودت نگه دار.

یه مدت طولانی بیخیال باش و روی این موضوع زوم نکن.بزار بگه.

به خودت بگو مگه چیه حالا، من که رفتارم شایسته ست پس بزار بره بگه درمورد رفتار قشنگم.خودتم یه مدت طولانی خیلی خوب باش.حتی وقتایی که خیلی ناراحتی بازم خودتو خوشحال نشون بده.

اصلا درمورد مادرش حرف نزن.حساسیتش کم میشه.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792