2777
2789
عنوان

به راهنماييتون احتياج دارم😪

| مشاهده متن کامل بحث + 190 بازدید | 26 پست

من خودم همسن دختر خاله دایی و پسر عمو

همشون نهایتا چند ماه اختلاف و مثلا دختر داییم خیلیییی عزیز تر از من و دختر خالم بود چون خالم دو شیفت بیمارستان میمونذ خیلی دختر خالم بیشتر از من خونه مامانبزرگم بود واسه همین خیلی بهش بیشتر عادت داشتن و صمیمی تر و من بین اون  دوتا ک‌نسلت ب من عزیز تر بودن بزرگ شدم اما یکم ک‌بزرگ شدیم من شدم رییس😂 اون دوتا دنبال من بودن و دیگه برام اهمیتی نداشت ک واسه مامانبزرگ و بقیه اون دوتا عزیز ترن ناگفته نماند ک مامانم این دوره خیلی کنارم بود و گویا کلی کتاب خونده ک چجوری باید رفتار کنه


و الان اصلا برام مهم نیست

زیادی حرص نخور واقعا اهمیتی نداره اونا ابله‌ان نمیشه همه با فهم و کمالات باشن که

یادم تورو فراموش..

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همیشه نوه ی دختری یا خواهر زاده عزیز تره و خاله و دایی و مادر بزرگ اختیار بیشتری نسبت بهش دارن و هم محبت بیشتر



اگر دقت کنی متوجه میشی بچه ی خواهر شوهرتو بی اجازهد غذا میدن  ، از  این بغل به اون بغل می شه و .... 

حالا اگر اینکارا رو با بچه شما میکردن دوباره یه مدل دیگه ناراحت میشدین


اصل قضیه اینه 

ببخشیدها این رابطه سرد شما با خوانواده شوهر تون باعث سردشدنشون با بچه تون شده شما هر چقدر با خونواده ...

امیدوارم خدا برات نیاره..ولی جواب ات خیلی به نطرم  ... بود

میخواهم زندگی کنم..نمیخواهم فقط زنده باشم.
همیشه نوه ی دختری یا خواهر زاده عزیز تره و خاله و دایی و مادر بزرگ اختیار بیشتری نسبت بهش دارن و هم ...

حرف ات درسته..ولی بچه ها اینها رو نمیفهمن..

دختر من وقتی میومدیم خونه می گفت چرا برای گن شعر نمیخونن


اخه بچهی اون رو هی بعل بعل میکردن ...براش می خوندن..بهار..بهار...دختر ماست....بهار...اله...بهار بله...


الان دخترم بزرگ شده به زور میبرمش اونجا...واضح میگه دوست ندارم بیام.

میخواهم زندگی کنم..نمیخواهم فقط زنده باشم.
اصلا اهل اينكار نيست.سر اين مسئله بارها دعواي بد شديم اما هيچي نميگه كلا آدم آروميه

درکت میکنم

😷😤عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ  شوشو😩😫😖😲😦😷😷آقاااااااااایی😤😤😷😷عجقم😈😈عجیییییییییجم😮😮سِز😤😷😲😷😷پِری😲آز😦😷😤آخایی😷😷

پسر منم توی خونواده ی خودم واسش جون.میدن

ولی توی خونواده شوهرم اصلا بهش اهمیت نمیدن

ولی بچه ی خواهرشوهرم میمونه مارمولک مادرشوهرم میخواد خودشو بکشه واسش

پسر اون یکی خواهرشوهرم.سرش شکست مادرشوهرم یه رگ.از قلبش گرفتگی پیدا کرد

ولی پسر من هزارتا بلا سرش اومده انگار نه انگار فقط میگن اخی

اخی و درد

بچه محبت میخواد از دو طرف

الان اصلا پیش مادرشوهرم نمیره

اخه وقتی میره پیشش دوتا دستشو سفت میگیره که بلند نشه

ولی پدرشوهرم عاشقشه اینقده قربون صدقش میره

درمقابل هم پسرم واقعت دوسش داره

😷😤عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ  شوشو😩😫😖😲😦😷😷آقاااااااااایی😤😤😷😷عجقم😈😈عجیییییییییجم😮😮سِز😤😷😲😷😷پِری😲آز😦😷😤آخایی😷😷
بچه‌ی خواهر شوهرتم پسره؟! یه وقتایی از روی طاهر یا شیرین زبونی بچه ها یکی ناخواسته عزیز تر میشه ...

جفتش پسرن تازه اون بچش همش كتك ميزنه اما هيچي بهش نميگه حتي به ما هم ميزنه

من هم یه مدت سر ین موصوع ها خیلی حرص خوردم...بعصی ها خیلی بی شعورن...چه میشه کرد... قشنگ تو یبادم م ...

آخي.دقيقا هميشه با بچه اون بازي ميكنن.اينكه ميگن بيخيال باش يا حساس نباش اصلا منطقي نيست.من حاضرم به خودم بي احترامي شه اما با بچم درست رفتار شه

ببخشیدها این رابطه سرد شما با خوانواده شوهر تون باعث سردشدنشون با بچه تون شده شما هر چقدر با خونواده ...

عزيزم چطوري بايد گرم باشم؟بغلشون كنم يا باهاشون برقصم؟اندازه اي كه من احترامشون گذاشتم همونقدر بي احترامي ديدم ولي ناديده گرفتم اما نميتونم برا بچم اين موضوع رو تحمل كنم

عزيزم چطوري بايد گرم باشم؟بغلشون كنم يا باهاشون برقصم؟اندازه اي كه من احترامشون گذاشتم همونقدر بي اح ...

ولی این موضوع برام تجربه شده ما ۴ تا جاری هستیم هر وقت یکی از جاریام با خواهر و مادر شوهرم بحث شون میشه و یا یه کم سر سنگین میشن به همون اندازه رابطه شون با بچه  های اون جاریم فرق میکنه بنظر من رابطه عروس با خونواده شوهر میتونه خیلی موثر باشه تو روابط اونا با بچه ها    شما هر چی عزیزتر باشی بچه هات هم به همون اندازه عزیز ترن   با خونواده شوهر   ت تا کن بعصی وقتا فقط حرفاشون رو تایید کن اگر چه خیلی هم موافق نیستی.  با مادر شوهرت بیشتر همراه شو و حرفاشو بیشتر تایید کن تو بحث ها و کل کل هاشون با هم بی طرف بمون   و اینکه باید اونا رو از خودت بدونی   خیلی هم زبون نریز بعصی وقتام لازم وقتی کلفت بارت می کنن فقط یه لبخند تحویل بدی   دیگه چکار میشه کرد برای بدست اوردن یه چیزای  باید از یه سری چیزا بگذری   من خودم خیلی راحتم از ۱۰ تا حرفی که میشنوم ۲ تا شو جواب میدم اونم با خنده و شوخی  مادر شوهرم ازم  راضیه   حتی برای خرید انگشتر برا خودش از من میخواد همراهش برم و حتی کارت بانکی شو میده براش مثلا مرغ بخرم یه جورای بهم اعتماد داره  و بچه هامو دوست داره و همیشه از بچه هام تعریف می کنه  من خودم عروس آخری هستم  

میشه برای سر وسامون گرفتنه داداشم دعا کنید خیلی اوضاش قاراش میشه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792