سلام.پدرشوهرم ۳هفته هست فوت شده یعنی به قتل رسیده به طرز بدی جوون هم بود.خب الان شوهرم خیلی ناراحته اما زندایش انتظار داره ییلی خوب وعالی مهمون داری کنه والبته هم بدنبود مهمون داریش این کلا ایراد گیره وفقط از تیروطایفه خودش دم میزنه.ودرکلا مادرشوهرم بین دختروداما ش ومنوشوهرم فرق میزاره گفتنی هم قبول نمیکنه.دیشبم شوهرم ازبیرون میاد جا نیست بشینه شوهرخواهرش اهمییت نمیده که جاشو بده به این خب پسر بزرگه اما اینکارو نکرد شوهرم تواشپزخونه تنهابود والبته جمع خودمونی بود بعد زنداییش گفت تو باید بیایی پیش مهمونا بشینی واز این حرفها شوهرم ناراحت که وقتی من میام کسی اهمییت نمیده امادامادشون اومدنی همه بلند میشن وجامیدن بهش از اون ور مادرشوهرم قاطی کرد.