يه زوج خونوادگي دوستمونن كه خيلي هميشه مارو از همه دوستا برتر ميبينه و هميشه بهترين كادوها رو برا ما ميخرنو خلاصه زن و شوهر حسابي چاپلوسي ميكنن واسه ما ،چند وقت پيش يكي از دوستاي ديگمون مهموني گرفت كه مارو دعوت نكردن البته ناگفته نمونه اونام تابحال خونه ما دعوت نشدن ولي خب يه كم بيشتر از قبل نزديك شديم كه برام عجيب بود چطور دعوتمون نكردن ،خلاصه گذشت تا بعد مدتها اين دوستمون برگشت بهم گفت ميدوني چرا دعوتتون نكردن؟منم گفتم نه نميدونم ،گفت من از فلاني و شوهرم از شوهر فلاني شنيده كه گفتن شوهرت نگاه بده و به عبارتي كه از زبون خودش دراومد شوهرت حيزه و چشش ناپاك ،منيكه تابحال از شوهرم چيزي نديدم اصلا با شوهرم در موردش صحبت نكردم اما از دوست مشترك پرسيدم كه دليل دعوت نكردن چي بوده اونم گفت نميدونم فك كنم بخاطر اين بوده كه دعوتي زياد داشتن ،خلاصه من بهش گفتم جريانو كه اونم دهنش باز موند همين شخص رفت با خود طرف صحبت كرد كه ايا همچين دليلي داشته كه اونم برگشته گفته اصلاااا همچين چيزي نيس من حاضرم رودررو بشيم با هركي كه بخواين 😳😳😳جداي ازين چندتا دروغ ديگه شم اين وسط روشد كه اونا در مقابل اين قضيه ديده نميشن ،حالا من موندم من به هواي نون و نمكي باهم خورديم هيچي نگم يا اينكه رسواش كنم چون كم حرفي نيس بحث ناموسمه ،ممكن بود اين وسط يه دعواي سنگين بين من و شوهرم اتفاق بيفته ،از طرفي اين خانوم از بس سياست داره كه هميشه خودشو در مقابل شوهرش بهترين و صبورترين زن دنيا قلمداد ميكنه كه مطمئنا همه رو از پشت خنجر زده از جمله منو ،شما باشين چيكار ميكنين فقط خودتونو جاي من بذارين
مرسي عزيزان