magazine مدیر استارتر عضویت: 1397/05/22 تعداد پست: 1392 عنوان یه زمانی سقف آرزوهامون خیلی کوتاه بود.... 370 بازدید | 45 پست یه زمانی سقف آرزوهامون خیلی کوتاه بودمثل آوردن چند قلم گچ از دفتر مدرسه 1397/09/22 | 01:37 4 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
mamariiiib عضویت: 1396/12/19 تعداد پست: 3408 يا اينك بگن برو از دفتر گچ بيار انگار مدال افتخار ميدادن به نام قدرت مطلق الله
شمشکووو عضویت: 1397/04/16 تعداد پست: 9313 مثله ارزوی نیومدن معلم و ی زنگو تو بیکاری گذروندن برام صلوات میفرستین
magazine مدیر استارتر عضویت: 1397/05/22 تعداد پست: 1392 من میدزدیدم.سقف آرزوهام ترک داشت😑😑😑 😂😂....خدایی این متن خیلی حالمو خوب کرد....رفتم به دوران کودکی...راس میگه واقعا ذوق داشتیم از دفتر گچ بیاریم
magazine مدیر استارتر عضویت: 1397/05/22 تعداد پست: 1392 مثله ارزوی نیومدن معلم و ی زنگو تو بیکاری گذروندن اره والا😂😂چقد ندرو نیاز میکردیم😆😆
magazine مدیر استارتر عضویت: 1397/05/22 تعداد پست: 1392 يا اينك بگن برو از دفتر گچ بيار انگار مدال افتخار ميدادن وایییی دقیقااااا همین بود😂😂😂😂
پلنگ۱صورتی عضویت: 1397/09/07 تعداد پست: 1466 😂😂....خدایی این متن خیلی حالمو خوب کرد....رفتم به دوران کودکی...راس میگه واقعا ذوق داشتیم از دفتر ... زنگ آخر هرچی اضافه پای تخته میموند مخصوصا اون صورتی زرد آبیاش میریختم توجیبم باهزار ترسو لرز میرفتم بیرون.خدامیدونه چندبار خواب گچ های خوشگل دیدم.بعد میومدم خونه پشت درحیاط واسه خودم معلم میشدمو مینوشتم بابام دید معلم بازی دوست دارم چندوقت دیگش واسم وایت برد خرید ولی اون کجاو این کجا؟؟؟؟؟؟
شمشکووو عضویت: 1397/04/16 تعداد پست: 9313 اره والا😂😂چقد ندرو نیاز میکردیم😆😆 اره والا برام صلوات میفرستین
magazine مدیر استارتر عضویت: 1397/05/22 تعداد پست: 1392 زنگ آخر هرچی اضافه پای تخته میموند مخصوصا اون صورتی زرد آبیاش میریختم توجیبم باهزار ترسو لرز میرفتم ... عزیزززم 😢دلم گرفت... ...واقعا کجاس اون ارزوهای ساده ما....کاش همه چی به قشنگی و سادگی کودکیمون بشه