من دیروز از صبح کلاس داشتم معمولا سه شنبه ها کلاسم تا4 هستش ولی دیروز مجبور شدم تا6:30 بمونم تایکم از پروژه را انجام بدیم با بچه ها ولی همسرم از صبح اصلا بهم زن نزد حتی بابت تاخیرم که داشتم زنگ نزد ببینه من کجام بعدش ساعت7با تاکسی رسیدم نزدیک خیابون اصلی خونمون ولی بعدش دیگه مسیر تاکسی نبود البته راهی ام نبود ولی من چون خیلیییی خسته بودم و یکمم از تاریکی میترسم تو خیابون باشم باهمسرم تماس گرفتم که حداقل بیاد اینجا دنبالم م خستم ول گفت من دارم میرم حمام خودت بیا درحالیکه از صبح یه تماس با من نگرفته بوذ حتی دنبالمم نیومد من کلا قهر کردم باهاش صحبت نکردم ولی نزدیکای خونه بودم که دیدم اومد جلوم ولی واقعا بهم برخورد خیلییییی ناراحت شدم
خوب شما تاخیر داشتی تماس نگرفتی باهاش
چه شوهر ریلکسی داری
از ی نظرایی خوبه
مثلا مثل شوهرای خیلیا نمیگه کجا بودی چرا دیر کردی بدبین نمیشه و...
با عرض معذرت خیلی لوس بازی در میاری
شاید ایشونم توقع داشته شما وسط کلاسا و تایمای اضافه یه زنگی پیامی بزنی
این مردا هر روز یه مدلن خودتو ناراحت نکن احتمالا میخواد تو نازشو بکشی و زیادم راضی به رفتن به کلاس نیست اینا رفتارای بچه گانشونه سخت نگیره همشون همینجورن .
بابا دوستان من مجردند دوست پسراشون ا صبح ده بار زنگ زدن که ناهار خوردی؟ حالشون مپرسیدن اونوقت من که شوهر دارم حت یه زنگ نزد ک من بش بگمدامروز دوسه ساعت دیر میام
چقد بیخیال
حق داری. منم بودم ناراحت میشدم
وقتی شوهر ادم ریلکس دیگه نمیشه کاریش کرد، باید باهاشون ساخت . درست مثل من 😂😂.اگرم دیر برم خونه احتمالش کمه بپرسه چرا😁نباید ازشون انتظار زیاد داشت.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
