خیلی واسم سخته وایی
چن تا تاپیک خوندم نوشته بودن زن باباشون همش اولا قربون صدقشون میرفتن بعد ازدواج اون روشونونشون دادن
الان با یه خانم آشنا شده دقیقا همین اخلاقو داره
یه بار بحث ماهیانه شد گف اگه بابات خسیس بود که انقد بت نمیداد
بابام به زور بم پول میده حتی پول دانشگاه آزاد نداد پشت موندم بااینکه خیلی پولداره
چیکارکنم همین الان بابام واسم هیچی خرج نمیکنه بعد ازدواجش مطمئنا زنه نمیذاره
قبلا صبح بیدارمیشدم واسم خوراکی میخرید یا نوشته میذاشت یاحواسش بم بود اما از وقتی بازنس انگار نه انگار هنوز عقد نکردن من اصلا واسش اهمیت ندارم
الانم بازنه رفتن خرید چیزی نمیگه رفته واسش لباس ورزشی بخره
هرروز میاد همش قربون صدقه زنه میره یا سرگرم گوشیه
ای کاش منم واسه بابام مهم بودم